رو جعبه دلم نوشتم:
شکستنیها شکست!!!
هر جور مایلید حمل کنید ... :(
دلنوشته PEYMAN
نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392 ساعت 1:22 نویسنده asal
رو جعبه دلم نوشتم:
شکستنیها شکست!!!
هر جور مایلید حمل کنید ... :(
دلنوشته PEYMAN
یکی میپرسد اندوه تو از چیست
سبب ساز سکوت مبهمت کیست
برایش صادقانه مینویسم
برای آنکه باید باشد و نیست
دلنوشتهء نیما
کدامین چشمه سمی شده که اب از اب میترسد
که حتی
ذهن ماهیگیر از قلاب میترسد
گرفته دامن شب را غباری انچنان در هم
که پلک از چشم وچشم از پلک وپلک از خواب
میترسد...
ارسالی از PEYMAN
بابا لنگ دراز عزیزم !
تمام دلخوشی دنیای من به این است که ندانی و دوستت بدارم!
وقتی میفهمی و میرانی ام چیزی درون دلم فرو میریزد ...
چیزی شبیه غرور!
بابا لنگ دراز عزیزم لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بزن
و بگذار دوستت بدارم ...
بعد از تو هیچکس الفبای روح و خطوط قلبم را نخواهد خواند ...
نمیگذارم ...
نمیخواهم ...!
بابا لنگ درازِ من همین که هستی دوستت دارم ...
حتی سایه ات را که هرگز به آن نمیرسم ...!
کاش میشد گوشه ای نوشت:
خدایاااا
خیلی خسته ام!
فردا بیدارم نکن...
ارسالی از PEYMAN
یه جایی توی قلـــــبت هست که روزی خــــــونهء مـــــــن بود
هر چه میخواهم غمت را در دلم پنهان کنم
سینه میگوید که من تنگ امدم فریاد کن
ارسالی از
PEYMAN
بگـــذر تابستان
حالم با تـــو خوب نمی شـــود
پاییــز حال مرا خوب می فـــــهمد...
بیادت هست میگفتی
اگر ترکم کنی روزی تمام عمر میسوزم
کنون ان روزها رفتند تو هم رفتی
و من
تنها بیادت اشک میریزم
دلنوشته ارسالی از PEYMAN